جواب معرکه
معنی کلمات درس اول فارسی پنجم
تماشاخانه: جایی که در آن چیزی نمایش داده می شودسرشار: لبریز، پرشگفتی ها: عجایب، پدیده های عجیبپدیده: چیز تازهلطیف: زیبا، (یا در برخی موارد: نرم)عجیب: غریب، شگفت آورتماشاگه: محل تماشا و گردشدرنگ: توقف، سکونمقایسه کنیم: بسنجیمسر به فلک کشیده: بسیار مرتفع، بلندتأمل: اندیشه، درنگعالمان: دانایانکردار: عمل، رفتارگوارا: مطبوعی، دلچسبنگاشته: نوشتهموضوع: مطلبآفرینش: خلقت، به وجود آمدنشکننده: ظریف، نازکسنگلاخ: زمینی که در آن سنگ فراوان باشدسردر می آورد: می رویند و رشد می کنندهیس: ساکتتوصیف: وصف کردنمخملی: از جنس مخمل، مثل مخمل نرمتالاب: جایی که در آن آب جمع شود و بماندسر زده: بی خبررفته رفته: آرام آرامنارون: درختی برگ ریز که در همه جا پراکنده و از جمله درختان جنگلی نقاط معتدلرنگ رنگ: دارای رنگ های مختلفاز هم گسیخت: از هم جدا شد، پاره شدبستان: باغدهقان: کشاورزکوته: کوتاهتاک: درخت انگوربرگ نو: برگ تازهشاخساران: درختان انبوه و پر شاخ و برگکهن: قدیم ، گذشتهگل بوته: بوته گلنغمه خوان: آواز خوانباز: دوبارهآشیان: لانه، خانه
مخالف و متضاد درس اول فارسی پنجم
لطیف ≠ خشن
نو ≠ کهنه
درنگ ≠ عجله
کهن ≠ جدید
بلندترین ≠ کوتاه ترین
بخندد ≠ بگرید، گریه کند
ساده ≠ سخت
زیبا ≠ زشت
سرد ≠ گرم
پاکی ≠ ناپاکی، پلیدی
آرام ≠ نا آرام
نرم ≠ سفت
شاداب ≠ غمگین
نازک ≠ کلفت
خواب ≠ بیدار
کوتاه ≠ بلند
خشک ≠ خیس
روشنایی ≠ تاریکی
گرما ≠ سرما
هم خانواده
هم خانواده درس اول فارسی پنجم
لطیف= لطف، الطاف
عجیب= عجایب، تعجب
آفرینش= آفریده، آفرید
عالم= علم، معلم
عمیق= عمق، اعماق
توصیف= وصف، موصوف
فصل= فصول
کلمات سخت املایی درس اول فارسی پنجم
تفّکر – تامّل – لطیف – علف – رقص – عالم – صحرا – گسیخت – نغمه خوان – عادت – شکننده – توصیف
بفرمایید معرکه فراموش نشه